روزشمارزندگی
شادروان دکتر محمد مصدق
شادروان دکتر محمد مصدق
29 ارديبهشت 1261 شمسي: 29 رجب 1299 قمري: ولادت در تهران از پدر ميرزا هدايت ا… وزير دفتر و مادر ملک تاج خانم نجم السلطنه.
1271 شمسي: وفات پدر ميرزا هدايت که از رجال شريف و با نجابت عهد قاجار و وزير دفتر بود.
1275 شمسي: 1314 قمري بنا به تحصيلات و قابليت شخصي و از طرفي به واسطهي حضور سابق پدر در مقام مستوفي خراسان ايشان به خراسان و به منظور تصدي استيفاي خراسان عزيمت نمود. درهمين سال ناصرالدين شاه به قتل رسيد.
1285 شمسي : بنا به درخواست رجال و بزرگان ايالت اصفهان از آنجا به نمايندگي دوره اول مجلس شوراي ملي انتخاب شده لکن مجلس به علت به حد نصاب نرسيدن سن ايشان را نپذيرفت.
1286 شمسي: به عضويت جامع آدميت درآمد. در همين سال ورود به مجمع انسانيت و قبول نيابت رياست آن.
1287 شمسي: عزيمت به فرانسه و آغاز تحصيل در مدرسهي علوم سياسي پاريس در رشتهي علوم ماليه يا اقتصاد سياسي پس از سه سال به علت کسالت يک بار به ايران مراجعت نموده و دوباره به اروپابرگشت و در شهر نوشاتل سوييس در رشتهي دکتراي حقوق به تحصيل مشغول و سال 1292 فارغ التحصيل گرديده و رسالهي دکتراي خود با عنوان وصيت در حقوق اسلام و حقوق شرعي زنان در سال 1293 بهچاپ رسانيد.
1293 شمسي: بازگشت به ايران و تدريس در مدرسهي علوم سياسي تهران.
و هم زمان به تأليف و نشر آثاري کاپيتولاسيون و ايران ـ دستور در محاکم حقوقي ـ شرکتهاي سهامي در اروپا پرداخت.
1294 شمسي: براي مدتي در عضويت حزب اعتدال و سپس حزب دموکرات درآمد. و در آبان ماه همين سال به عضويت کميسيون تطبيق حوالجات جانشين ديوان محاسبات از طرف مجلس سوم به مدت 2 سالانتخاب شد.
1296 شمسي : معاونت وزارت ماليه و رييس کل محاسبات
1298 شمسي : مطابق با 1919 ميلادي: عزيمت به اروپا و اقامت در سوييس و مخالفت با قرارداد 1919
1299 شمسي: بازگشت از اروپا و ورود به بندر بوشهر و ديدار با بزرگان و سران بوشهر و ايلات فارس و تمايل مردم آن سامان و ارسال عريضه به پايتخت و در نهايت با موافقت دولت مشيرالدوله به ايالت فارسبه بوشهر منصوب گرديد. 19 مهرماه 1299 الي سوم فروردين 1300 شمسي
پس از کودتاي سوم اسفند 1299 از طريق صحبت براي عموم رجال و نوشتن مقالات و روشنگري به مخالفت شديد با کودتاي شيد ضياء پرداخت و در اول سال 1300 ناچارٹ از واليگري فارس استعفا و برايمصون ماندن از تعرض کودتاچيان مدتي در ميان ايل قشقايي و سپس به دعوت سران بختياري به ايل بختياري پناه برد.
1300 شمسي : 14 خرداد تا 29 دي ماه در کابينهي قوامالسلطنه با اخذ اختيارات قانوني از مجلس شوراي ملي به مدت سه ماه در پست وزارت ماليه مشغول شد. در ترميم کابينه به وزارت خارجه برگزيده شد ولي نپذيرفت. و از28 بهمن والي آذربايجان شد.
1302 شمسي: نماينده مردم تهران در دوره پنجم مجلس شوراي ملي تشکيل کميسيون معارف با هماهنگي آيات عظام حوزه قم
کتاب حقوق پارلماني در ايران و اروپا نيز تأليف نمود.
1305 شمسي تيرماه: نماينده مردم تهران در دوره ششم و مخالفت با کابينه مستوفي الممالک موضوع صلاحيت دو تن از وزرا: وثوق الدوله و ذکاءالملک فروغي
1307 شمسي : به علت ادامه مخالفت با هيأت حاکمه از طريق مجلس مخصوصٹ با اختيارات داور وزير عدليه به ناچار خانه نشين گرديد.
1319ـ1315 شمسي : در اين چند سال به علت فشار حکومت رضاخاني خانه نشين بود و حتا از تدريس در دانشکده نيز محروم گرديد. و تا سال 1319 در احمدآباد ساوجبلاغ و تهران تحت نظر نظميه اقامتاجباري نمود.
1319 شمسي :5 تيرماه: توسط شهرباني رضاخان بازداشت و به زندان بيرجند منتقل گرديد.
1319 شمسي : 23 آذر: بنابه فشار عدهاي از رجال که هنوز قدرت نفس کشيدن داشتند به احمدآباد بازگردانده شد و تحت نظر قرار گرفت تا شهريور 1320 که اجازه خروج گرفت.
1322 شمسي : 14 اسفند: نماينده اول مردم تهران در دوره 14 مجلس شورا گرديد و مخالفت با اعتبارنامه نمايندگي سيدضياء در پيش گرفت.
1323 شمسي: مخالفت با اعطاي هرگونه امتياز نفت به خارجيان و پيشنهاد طرح چهار مادهاي منع دولتهاي ايران براي مذاکره با خارجيان دربارهي واگذاري امتياز نفت و تصويب آن
1323 شمسي : حمله به دزدان بيتالمال و زد و بندچيهاي دستگاههاي دولتي و درخواست اخراج دکتر ميليسپو مستشار آمريکايي در امور مالي ايران.
1324 شمسي: رهبري اقليت مجلس در استراکسيون عليه کابينه صدرالاشراف.
1326 شمسي آذر: رأي تمايل 53 تن از نمايندگان مجلس شوراي ملي به نخست وزيري مصدق ـ در اين زمان حکيم الملک با 4 رأي نخست وزير شد.
در اين سال با فرمايشي بودن انتخابات مجلس حکومت احمد قوام آن را به طور علني تحريم نمود.
1328 شمسي: مخالفت با تشکيل مجلس قلابي مؤسسان که ساخته دست هژير و اشرف بود.
1328 شمسي 22 مهر: به نحوهي برگزاري انتخابات مجلس شانزدهم اعتراض و با جمعي از ياران خود در دربار تحصن نمود.
1328 شمسي 21 آبانماه: اعلام تشکيل جبهه ملي ايران در اين سال پس از ترور عبدالحسين هژير وزير دربار باز به حومه احمدآباد تبعيد گرديد.
1328 شمسي 18 بهمن: رفع حصر خانگي و ورود به تهران و نطق تاريخي ميدان بهارستان در 18 بهمن و اعتراف به انتخابات مجلس شانزدهم و در نهايت انحلال مجلس.
1329 شمسي 19 فروردين: انتخابات مجددٹ برگزار شد و مصدق نماينده اول تهران شد.
1329 شمسي: مخالفت با نخست وزير رزمآرا
توضيح: مصدق که از نظامي شدن فضاي سياسي و هم از پشت پرده از عدم رضايت شاه مبني بر گزينش رزمآرا خبر داشت. به مخالفت برخاست و رزمآرا بعد از تحمل مشکلات فراوان در هنگام معرفي کابينهبهناچار با اردوگاه چپ مخصوصٹ حزب توده از پشت پرده مغازله ايي آغاز نمود که تمايلات زنده ياد صادق هدايت برادر خانم رزم آرا بيتأثير نبود و همين امر در نهايت باعث گرديد که در مسجد سپهسالار و باسري پرشور برخاک بيفتد.
1329 شمسي تيرماه: کميسيون ويژه موضوع نفت تشکيل شد و مصدق به رياست آن برگزيده شد.
و در 15 آبانماه پيشنهادملي شدن صنعت نفت از سوي نمايندگان جبهه ملي خصوصٹ دکتر مصدق مطرح شد. در 29 اسفند مجلس شورا طرح مصدق را براي ملي شدن نفت تصويب نمود.
1330 شمسي 12 ارديبهشت: به نخست وزيري رسيد و در 29 خرداد از شرکت نفت انگليس و ايران خلع يد نمود که نقش زندهياد مهندس بازرگان در اداره صنعت نفت چشمگير بود.
در همين سال 23 الي 27 مهر: در شوراي امنيت سازمان ملل حاضر و از حقانيت نهضت ملي نفت ايران دفاع نموده و تحسين جهانيان را برانگيخت.
1331 شمسي خرداد ماه: حضور در ديوان لاهه و دفاع از حقانيت ملت ايران. پس از بازگشت و در 25 تيرماه به علت دخالت شاه در امور دولت مخصوصٹ موضوع وزارت جنگ مصدق استعفا نمود و قوام به نخستوزيري رسيد. مخالفتهاي گستردهي مردم و قيام ملي 30 تير به ناچار قوام و دربار عقب نشيني نمود و مجلس مجددٹ مصدق را به نخست وزيري رسانيد.
در 31 تيرماه ديوان دادگستري لاهه رأي به نفع ملت ايران صادر نمود.
در هشتم مرداد همين سال لايحه اختيارات قانوني نخست وزيري تصويب گرديد و عدهاي از نمايندگان مجلس و تني چند از نمايندگان جبهه ملي که مصدق را پايبند به سياسي بازي و گنجاندن در حريمبسته حزبي خويش نميديدند و مصدق سر تسليم در مقابل فشارهاي آنها مبني بر انتخاب تمامي دولتمردان و وزراء از ميان هم حزبيهاي خويش فرود نميآورد به آغوش دربار رفته و مشکلات عديدهاي برسر راه مصدق به وجود آوردند. حتي جناح مذهبي آن روز مثل مصطفي کاشاني را نيز با خود همراه ساختند. در اين ميان حسين مکي که روزي عنوان سرباز فداکار ميهن به خود اختصاص داده بود در تاختن بهآرمانهاي ملي مصدق بيشرمي و رسوايي تمام نمود و تمامي آبروي خويش بر سر سوداي بازار مکاره سياست باخت. مظفر بقايي نيز راه دربار رفت. لکن بزرگ مرداني آن روز از حريم تنگ و نوپاي حزبي بهدرآمده و وسيعتر نگريستند و با پيشواي نهضت همراهي به ياد ماندني نمودند ازجمله: آيات عظام طالقاني زنجاني لاري و… و بزرگمرداني همچون خليل ملکي داريوش فروهر مرحوم دهخدا بازاري مسلمان ومردمدار حاج مانيان و حاج حسن شمشيري جهان پهلوان تختي و عدهي کثيري از فعالان دانشگاهي و فرهنگي و سياسي. اما متأسفانه توطئههاي دربار و بعضي از مجلسيان فريب خورده و دست بيگانگانطماع در کار بود و عليرغم آن که با پيام عمومي مصدق و حضور قاطع مردم مجلس منحل گرديد و محمدرضا به بغداد و از آن جا به رم فرار نمود لکن به علتهاي گفته شده در همهي اين سالها و به خصوصضعف تشکيلاتي جبههي ملي و عدم استفاده به موقع از توده ملت و تسامح بيش از حد مصدق با مخالفان در 28 مرداد بار ديگر آرمانهاي اين ملت مظلوم و همواره چشم به راه در ميانهي راه ناقصالخلقه ماند.
از 17 آبان 32 محاکمه نظامي مصدق آغاز و سپس به 3 سال زندان محکوم شد لکن دربار و کودتاچيان را رسوا نمود و در اين مدت يار ديرينه و وزير شجاع امور خارجهاش دکتر حسين فاطمي در بيدادگاه نظاميشاه تيرباران نمودند.
هرچند که شاه و دار و دستهاش تلاش داشتند که کودتا را قيام ملي جلوه دهند لکن پايمردي يادگاران مصدق همچون سحابي ـ طالقاني ـ بازرگان ـ فروهر ـ مانيان ـ شمشيري و… اين مجال را هرگز به آنهانداد و درخت مقاومت استوار ماند تا در 24 بهمن 57 خون با ناحق ريخته شهيد حسين فاطمي با شليکهاي پياپي و در بام مدرسهي علوي و به سينه پرکينه و نفرت نصيري پاسخ داده شود.
مرحوم بازرگان در جواب دادستان و در محاکمه نظامي خويش در جواب سؤال نظر شما نسبت به قيام ملي 28 مرداد چيست شجاعانه پاسخ داد: قيام فواحش روسپيان و لمپنها
1335 شمسي : 13 مردادماه دورهي زندان به پايان رسيد و دورهي تبعيد به احمدآباد مجددٹ آغاز گشت و مزاحمات شديد توسط دستگاه حکومت شاه براي مصدق حتا در ديدار با نزديکاناش ايجاد ميگرديد و در اينزمان به سرطان فک و دهان مبتلا گرديده لکن اجازه خروج از کشور براي معالجه نيافت.
سرانجام در 14 اسفندماه 1345 مطابق با 5 مارس 1967 ساعت ۶ صبح دکتر محمد مصدق بدلیل بیماری سرطان، در سن ۸۴ سالگی درگذشت. مصدق وصیت کرده بود او را کنار شهدای ۳۰ تیر در ابن بابویه دفن کنند، ولی با مخالفت شاه چنبن نشد و او در یکی از اتاقهای خانهاش دراحمدآباد به خاک سپرده شد. در غربت احمدآباد به جاودانههاي اين ملت بدل گرديد تا عصر همان روز محدود ياران باوفايش ترتيبات کفن و دفن او را در همان خانهاش بدهند وجهان پهلوان تختي شجاعانه و بي هيچ واهمهاي بر پيکر ارجمند پيشوا بوسه زند و سحابي او را غسل دهد.
رژيم از ترس تجمع مردم در تشييع جنازه حتا از انتقال پيکر او به محل شهداي 30 تير جلوگيري نمود.
(1)
1271 شمسي: وفات پدر ميرزا هدايت که از رجال شريف و با نجابت عهد قاجار و وزير دفتر بود.
1275 شمسي: 1314 قمري بنا به تحصيلات و قابليت شخصي و از طرفي به واسطهي حضور سابق پدر در مقام مستوفي خراسان ايشان به خراسان و به منظور تصدي استيفاي خراسان عزيمت نمود. درهمين سال ناصرالدين شاه به قتل رسيد.
1285 شمسي : بنا به درخواست رجال و بزرگان ايالت اصفهان از آنجا به نمايندگي دوره اول مجلس شوراي ملي انتخاب شده لکن مجلس به علت به حد نصاب نرسيدن سن ايشان را نپذيرفت.
1286 شمسي: به عضويت جامع آدميت درآمد. در همين سال ورود به مجمع انسانيت و قبول نيابت رياست آن.
1287 شمسي: عزيمت به فرانسه و آغاز تحصيل در مدرسهي علوم سياسي پاريس در رشتهي علوم ماليه يا اقتصاد سياسي پس از سه سال به علت کسالت يک بار به ايران مراجعت نموده و دوباره به اروپابرگشت و در شهر نوشاتل سوييس در رشتهي دکتراي حقوق به تحصيل مشغول و سال 1292 فارغ التحصيل گرديده و رسالهي دکتراي خود با عنوان وصيت در حقوق اسلام و حقوق شرعي زنان در سال 1293 بهچاپ رسانيد.
1293 شمسي: بازگشت به ايران و تدريس در مدرسهي علوم سياسي تهران.
و هم زمان به تأليف و نشر آثاري کاپيتولاسيون و ايران ـ دستور در محاکم حقوقي ـ شرکتهاي سهامي در اروپا پرداخت.
1294 شمسي: براي مدتي در عضويت حزب اعتدال و سپس حزب دموکرات درآمد. و در آبان ماه همين سال به عضويت کميسيون تطبيق حوالجات جانشين ديوان محاسبات از طرف مجلس سوم به مدت 2 سالانتخاب شد.
1296 شمسي : معاونت وزارت ماليه و رييس کل محاسبات
1298 شمسي : مطابق با 1919 ميلادي: عزيمت به اروپا و اقامت در سوييس و مخالفت با قرارداد 1919
1299 شمسي: بازگشت از اروپا و ورود به بندر بوشهر و ديدار با بزرگان و سران بوشهر و ايلات فارس و تمايل مردم آن سامان و ارسال عريضه به پايتخت و در نهايت با موافقت دولت مشيرالدوله به ايالت فارسبه بوشهر منصوب گرديد. 19 مهرماه 1299 الي سوم فروردين 1300 شمسي
پس از کودتاي سوم اسفند 1299 از طريق صحبت براي عموم رجال و نوشتن مقالات و روشنگري به مخالفت شديد با کودتاي شيد ضياء پرداخت و در اول سال 1300 ناچارٹ از واليگري فارس استعفا و برايمصون ماندن از تعرض کودتاچيان مدتي در ميان ايل قشقايي و سپس به دعوت سران بختياري به ايل بختياري پناه برد.
1300 شمسي : 14 خرداد تا 29 دي ماه در کابينهي قوامالسلطنه با اخذ اختيارات قانوني از مجلس شوراي ملي به مدت سه ماه در پست وزارت ماليه مشغول شد. در ترميم کابينه به وزارت خارجه برگزيده شد ولي نپذيرفت. و از28 بهمن والي آذربايجان شد.
1302 شمسي: نماينده مردم تهران در دوره پنجم مجلس شوراي ملي تشکيل کميسيون معارف با هماهنگي آيات عظام حوزه قم
کتاب حقوق پارلماني در ايران و اروپا نيز تأليف نمود.
1305 شمسي تيرماه: نماينده مردم تهران در دوره ششم و مخالفت با کابينه مستوفي الممالک موضوع صلاحيت دو تن از وزرا: وثوق الدوله و ذکاءالملک فروغي
1307 شمسي : به علت ادامه مخالفت با هيأت حاکمه از طريق مجلس مخصوصٹ با اختيارات داور وزير عدليه به ناچار خانه نشين گرديد.
1319ـ1315 شمسي : در اين چند سال به علت فشار حکومت رضاخاني خانه نشين بود و حتا از تدريس در دانشکده نيز محروم گرديد. و تا سال 1319 در احمدآباد ساوجبلاغ و تهران تحت نظر نظميه اقامتاجباري نمود.
1319 شمسي :5 تيرماه: توسط شهرباني رضاخان بازداشت و به زندان بيرجند منتقل گرديد.
1319 شمسي : 23 آذر: بنابه فشار عدهاي از رجال که هنوز قدرت نفس کشيدن داشتند به احمدآباد بازگردانده شد و تحت نظر قرار گرفت تا شهريور 1320 که اجازه خروج گرفت.
1322 شمسي : 14 اسفند: نماينده اول مردم تهران در دوره 14 مجلس شورا گرديد و مخالفت با اعتبارنامه نمايندگي سيدضياء در پيش گرفت.
1323 شمسي: مخالفت با اعطاي هرگونه امتياز نفت به خارجيان و پيشنهاد طرح چهار مادهاي منع دولتهاي ايران براي مذاکره با خارجيان دربارهي واگذاري امتياز نفت و تصويب آن
1323 شمسي : حمله به دزدان بيتالمال و زد و بندچيهاي دستگاههاي دولتي و درخواست اخراج دکتر ميليسپو مستشار آمريکايي در امور مالي ايران.
1324 شمسي: رهبري اقليت مجلس در استراکسيون عليه کابينه صدرالاشراف.
1326 شمسي آذر: رأي تمايل 53 تن از نمايندگان مجلس شوراي ملي به نخست وزيري مصدق ـ در اين زمان حکيم الملک با 4 رأي نخست وزير شد.
در اين سال با فرمايشي بودن انتخابات مجلس حکومت احمد قوام آن را به طور علني تحريم نمود.
1328 شمسي: مخالفت با تشکيل مجلس قلابي مؤسسان که ساخته دست هژير و اشرف بود.
1328 شمسي 22 مهر: به نحوهي برگزاري انتخابات مجلس شانزدهم اعتراض و با جمعي از ياران خود در دربار تحصن نمود.
1328 شمسي 21 آبانماه: اعلام تشکيل جبهه ملي ايران در اين سال پس از ترور عبدالحسين هژير وزير دربار باز به حومه احمدآباد تبعيد گرديد.
1328 شمسي 18 بهمن: رفع حصر خانگي و ورود به تهران و نطق تاريخي ميدان بهارستان در 18 بهمن و اعتراف به انتخابات مجلس شانزدهم و در نهايت انحلال مجلس.
1329 شمسي 19 فروردين: انتخابات مجددٹ برگزار شد و مصدق نماينده اول تهران شد.
1329 شمسي: مخالفت با نخست وزير رزمآرا
توضيح: مصدق که از نظامي شدن فضاي سياسي و هم از پشت پرده از عدم رضايت شاه مبني بر گزينش رزمآرا خبر داشت. به مخالفت برخاست و رزمآرا بعد از تحمل مشکلات فراوان در هنگام معرفي کابينهبهناچار با اردوگاه چپ مخصوصٹ حزب توده از پشت پرده مغازله ايي آغاز نمود که تمايلات زنده ياد صادق هدايت برادر خانم رزم آرا بيتأثير نبود و همين امر در نهايت باعث گرديد که در مسجد سپهسالار و باسري پرشور برخاک بيفتد.
1329 شمسي تيرماه: کميسيون ويژه موضوع نفت تشکيل شد و مصدق به رياست آن برگزيده شد.
و در 15 آبانماه پيشنهادملي شدن صنعت نفت از سوي نمايندگان جبهه ملي خصوصٹ دکتر مصدق مطرح شد. در 29 اسفند مجلس شورا طرح مصدق را براي ملي شدن نفت تصويب نمود.
1330 شمسي 12 ارديبهشت: به نخست وزيري رسيد و در 29 خرداد از شرکت نفت انگليس و ايران خلع يد نمود که نقش زندهياد مهندس بازرگان در اداره صنعت نفت چشمگير بود.
در همين سال 23 الي 27 مهر: در شوراي امنيت سازمان ملل حاضر و از حقانيت نهضت ملي نفت ايران دفاع نموده و تحسين جهانيان را برانگيخت.
1331 شمسي خرداد ماه: حضور در ديوان لاهه و دفاع از حقانيت ملت ايران. پس از بازگشت و در 25 تيرماه به علت دخالت شاه در امور دولت مخصوصٹ موضوع وزارت جنگ مصدق استعفا نمود و قوام به نخستوزيري رسيد. مخالفتهاي گستردهي مردم و قيام ملي 30 تير به ناچار قوام و دربار عقب نشيني نمود و مجلس مجددٹ مصدق را به نخست وزيري رسانيد.
در 31 تيرماه ديوان دادگستري لاهه رأي به نفع ملت ايران صادر نمود.
در هشتم مرداد همين سال لايحه اختيارات قانوني نخست وزيري تصويب گرديد و عدهاي از نمايندگان مجلس و تني چند از نمايندگان جبهه ملي که مصدق را پايبند به سياسي بازي و گنجاندن در حريمبسته حزبي خويش نميديدند و مصدق سر تسليم در مقابل فشارهاي آنها مبني بر انتخاب تمامي دولتمردان و وزراء از ميان هم حزبيهاي خويش فرود نميآورد به آغوش دربار رفته و مشکلات عديدهاي برسر راه مصدق به وجود آوردند. حتي جناح مذهبي آن روز مثل مصطفي کاشاني را نيز با خود همراه ساختند. در اين ميان حسين مکي که روزي عنوان سرباز فداکار ميهن به خود اختصاص داده بود در تاختن بهآرمانهاي ملي مصدق بيشرمي و رسوايي تمام نمود و تمامي آبروي خويش بر سر سوداي بازار مکاره سياست باخت. مظفر بقايي نيز راه دربار رفت. لکن بزرگ مرداني آن روز از حريم تنگ و نوپاي حزبي بهدرآمده و وسيعتر نگريستند و با پيشواي نهضت همراهي به ياد ماندني نمودند ازجمله: آيات عظام طالقاني زنجاني لاري و… و بزرگمرداني همچون خليل ملکي داريوش فروهر مرحوم دهخدا بازاري مسلمان ومردمدار حاج مانيان و حاج حسن شمشيري جهان پهلوان تختي و عدهي کثيري از فعالان دانشگاهي و فرهنگي و سياسي. اما متأسفانه توطئههاي دربار و بعضي از مجلسيان فريب خورده و دست بيگانگانطماع در کار بود و عليرغم آن که با پيام عمومي مصدق و حضور قاطع مردم مجلس منحل گرديد و محمدرضا به بغداد و از آن جا به رم فرار نمود لکن به علتهاي گفته شده در همهي اين سالها و به خصوصضعف تشکيلاتي جبههي ملي و عدم استفاده به موقع از توده ملت و تسامح بيش از حد مصدق با مخالفان در 28 مرداد بار ديگر آرمانهاي اين ملت مظلوم و همواره چشم به راه در ميانهي راه ناقصالخلقه ماند.
از 17 آبان 32 محاکمه نظامي مصدق آغاز و سپس به 3 سال زندان محکوم شد لکن دربار و کودتاچيان را رسوا نمود و در اين مدت يار ديرينه و وزير شجاع امور خارجهاش دکتر حسين فاطمي در بيدادگاه نظاميشاه تيرباران نمودند.
هرچند که شاه و دار و دستهاش تلاش داشتند که کودتا را قيام ملي جلوه دهند لکن پايمردي يادگاران مصدق همچون سحابي ـ طالقاني ـ بازرگان ـ فروهر ـ مانيان ـ شمشيري و… اين مجال را هرگز به آنهانداد و درخت مقاومت استوار ماند تا در 24 بهمن 57 خون با ناحق ريخته شهيد حسين فاطمي با شليکهاي پياپي و در بام مدرسهي علوي و به سينه پرکينه و نفرت نصيري پاسخ داده شود.
مرحوم بازرگان در جواب دادستان و در محاکمه نظامي خويش در جواب سؤال نظر شما نسبت به قيام ملي 28 مرداد چيست شجاعانه پاسخ داد: قيام فواحش روسپيان و لمپنها
1335 شمسي : 13 مردادماه دورهي زندان به پايان رسيد و دورهي تبعيد به احمدآباد مجددٹ آغاز گشت و مزاحمات شديد توسط دستگاه حکومت شاه براي مصدق حتا در ديدار با نزديکاناش ايجاد ميگرديد و در اينزمان به سرطان فک و دهان مبتلا گرديده لکن اجازه خروج از کشور براي معالجه نيافت.
سرانجام در 14 اسفندماه 1345 مطابق با 5 مارس 1967 ساعت ۶ صبح دکتر محمد مصدق بدلیل بیماری سرطان، در سن ۸۴ سالگی درگذشت. مصدق وصیت کرده بود او را کنار شهدای ۳۰ تیر در ابن بابویه دفن کنند، ولی با مخالفت شاه چنبن نشد و او در یکی از اتاقهای خانهاش دراحمدآباد به خاک سپرده شد. در غربت احمدآباد به جاودانههاي اين ملت بدل گرديد تا عصر همان روز محدود ياران باوفايش ترتيبات کفن و دفن او را در همان خانهاش بدهند وجهان پهلوان تختي شجاعانه و بي هيچ واهمهاي بر پيکر ارجمند پيشوا بوسه زند و سحابي او را غسل دهد.
رژيم از ترس تجمع مردم در تشييع جنازه حتا از انتقال پيکر او به محل شهداي 30 تير جلوگيري نمود.
(1)
روحش شاد
مرحوم طالقانی بر مزار مصدق،14 اسفند1357
داریوش فروهر،یدالله سحابی،هاشم صباغیان و مهندس بازرگان بر مزار دکتر مصدق
———————————————–
No comments:
Post a Comment